maman avisaye aziz, khoshhalam ba shoma ashan shodam. zemana didam ke doostane moshatraki ham darim... doostani mesle fateme va amir hossiene aziz... vali chizi ke moano moteajjeb kard in bood ke chera babate gandomgoon boodane gole koochulutoon narahatid? na hamin lebase zibast neshane adamiyyat... moragebe fereshte kuchuloo bashid... va khoda ham ba dadanesh be shoma lotfesh ro kamle karde...
سلام خاله مینا. این آرتان لپوی ما حسابی خوشگل شده ها. فکر کنم بالاخره قسمت بشه برای دومادیش بیایم دیدنش! راستی چه تفاهمی! داداش عرفانش هم یکی از همین غورغورها داره.
سلام چند وقتی بود اینجا نیومده بودم با خودم فکر می کردم سرگرم نگهداری فرزندت هستی حالا که آمدم و نوشته های زایمان و زردی و.. اینا رو که خوندم چشام گرد شد و گفتم وای چه قدر سختی کشیده این مینا!ا من زایمانهام طبیعی بوده ولی کمر دردی که دو سال پیش گرفتم از درد زایمان بدتر بود بیماری فرزندان هم که نصیب گرگ بیابان هم نشود
Mina jaan , cheghadr Artaan e azizam doost dashtanie :) motmeannam hamontoor ke moshkelat e zamane bardaari hal shod, inha ham hal mishe be zoodi ba vojode mamane tavanaee chon to va khodaye mehraboon :) Soode :*
عزیزم ترست به کوچولوی تپلت منتقل می شه. حیف که نمی تونی لپهای تپلیش رو بماچونی. امیدوارم زودتر این مشکل ارتان کوچولو هم رفع بشه. به استرس و اضطراب قبل از زایمان فکر کن. مطمئنا این نیز بگذر. بوس
۱۵ نظر:
:X:)
salam! cheghadr mashallah in golpesar lop dare! khoda hefzesh kone :* nooshin
vay che ghor ghore ghashangi.
ki barash kharide???????
salam, artane khoshgel ba oon lopaye nazesh ke harf nadare, modele negah kardane ghoor ghooram monhaser befarde... sanaz
Mina joonam,
delam baraie hardotoon ie zarre shode,che khoob ke balakhare ie chizi neveshti !:) man harshab taa Ryan mikhabe miam weblog e Roya o shoma ro check mikonam ...
Nasim
سلام
واای چفدر نازه خدایا
خیلی هم شبیه مامانش شده البته نه منو یاد باباش هم انداخت.
بازم ازش عکس بذار.
چه خواب آرومی :)
maman avisaye aziz, khoshhalam ba shoma ashan shodam. zemana didam ke doostane moshatraki ham darim... doostani mesle fateme va amir hossiene aziz...
vali chizi ke moano moteajjeb kard in bood ke chera babate gandomgoon boodane gole koochulutoon narahatid? na hamin lebase zibast neshane adamiyyat... moragebe fereshte kuchuloo bashid... va khoda ham ba dadanesh be shoma lotfesh ro kamle karde...
خیلی نازنین است این پسر کوچولوت
برکت و شادی و سلامتی
سلام خاله مینا.
این آرتان لپوی ما حسابی خوشگل شده ها. فکر کنم بالاخره قسمت بشه برای دومادیش بیایم دیدنش!
راستی چه تفاهمی! داداش عرفانش هم یکی از همین غورغورها داره.
سلام
چند وقتی بود اینجا نیومده بودم با خودم فکر می کردم سرگرم نگهداری فرزندت هستی
حالا که آمدم و نوشته های زایمان و زردی و.. اینا رو که خوندم چشام گرد شد و گفتم وای چه قدر سختی کشیده این مینا!ا
من زایمانهام طبیعی بوده ولی کمر دردی که دو سال پیش گرفتم از درد زایمان بدتر بود
بیماری فرزندان هم که نصیب گرگ بیابان هم نشود
پروانه
با آروزی شادی و تندرستی شما
Mina jaan , cheghadr Artaan e azizam doost dashtanie :) motmeannam hamontoor ke moshkelat e zamane bardaari hal shod, inha ham hal mishe be zoodi ba vojode mamane tavanaee chon to va khodaye mehraboon :)
Soode :*
عزیزم ترست به کوچولوی تپلت منتقل می شه. حیف که نمی تونی لپهای تپلیش رو بماچونی. امیدوارم زودتر این مشکل ارتان کوچولو هم رفع بشه. به استرس و اضطراب قبل از زایمان فکر کن. مطمئنا این نیز بگذر. بوس
سلام
حسرت ما برای نديدن اين فرشته کوچک بيشتر شد. صورتش به داداشی و لپهايش به ياشار رفته است.
خدا حفظش کند.
به اميد ديدار آرتان،ياشار و شما
مسعود هستم
سلام.
منم یه سالی بود که وبلاگت رو ندیده بودم.
خدا رو شکر که همه چی به خیر گذشته. خدا گل پسرتون رو نگه داره
سلام
واي که ماشاا... چه لپاي خوشگلي داره. حسابي از طرف من ببوسش
سلام فراوان برسون
ارسال یک نظر