اين چند ماه اخير بسيار ماجرا داشتيم با خواب آرتان، ساعت خوابش يك هفته اي به يك نيمه شب شيفت پيدا كرده بود، در حاليكه به خواب روزانه اش چيزي اضافه نشده بود، صبح بيدار شدنهاي ساعت شش هم همچنان ثابت بود، بعد به مرور نيم ساعتي، يعد يكساعتي به صبح بيدارشدن ها اضافه شد تا بدانجا كه من از پرستار آرتان خواستم يكساعت ديرتر بيايند. بعد شب ها باز تغيير كرد، همه اين ها را مي گويم براي مني كه قبلا قبلا ساعت خوابم به طور ثابت نه شب بود و صبح ها زود بيدار مي شدم. براي خوابيدن هاي آرتان هم كم كم خانه را ساكت مي كرديم و برق ها را كم كم خاموش مي كرديم، اوايل آرتان به اين روش مي خوابيد، بعد ياد گرفت كه بعد از اينكه به شعر ها گوش داد بلند شود و بگويد دست، يعني دستت رو بده برويم بازي، كم كم چراغ هاي خاموش روشن مي شد تا اينكه آرتان راضي شود به اتاق خواب برگرديم، ديشب واقعه اي عجيب به وقوع پيوست، همه جريانات آماده سازي براي خواب صورت گرفت و پسرك من تمايلي به خواب كه هيچ، تمايلي به شنيدن شعر هم نشان نداد، بعد دوباره برق ها روشن شد و ما شروع كرديم روال زندگي را پي گرفتن، داشتم با تلفن صحبت مي كرد كه آرتان آمد روبه رويم نشست و اشاره كرد به تلفن و باي باي كرد، يعني خداحافظي كن، بعد گفت مامان، ها پيش(خوم پيش)، يعني مامان برويم بخوابيم، من آنچنان چشمام گرد شده بود كه نمي دانستم چطور خداحافظي كنم و برويم با پسركم بخوابيم.
* آرتان در سن نوزده ماهگي يك تا يك و نيم كيلو از منحني وزنش كمتر است، هر چند لپ هايش بسيار به چشم اطرافيان مي آيد
* آرتان در سن نوزده ماهگي يك تا يك و نيم كيلو از منحني وزنش كمتر است، هر چند لپ هايش بسيار به چشم اطرافيان مي آيد
** آرتان بيشتر از چهارده تا دندان دارد يعني لااقل دو دندان آسياب دارد، وليكن خوب نمي جود و من هم چنان برايش آسياب مي كنم و غذا را له مي كنم، اگر يك مقدار كوچك از حجم معمول بزركتر باشد، آرتان كه نمي تواند قورت بدهد، عق مي زند و گاها همراه آن كلي بالا مي آورد، مي توانيد كمك يا راهنمايي بفرماييد
۶ نظر:
نازی چقدر خوابش میومده! والا در مورد غذا که هنوز دختر ما 6 تا دندون بیشتر نداره! اما از دکتر که پرسیدم تا کی باید غذا رو میکس کنم گفت تا وقتی که خودش بتونه بجوه و یه حرف قدیمی ترها هم توجه نکن که می گن غذا رو همینطور بده که جویدن یاد بگیره و گفت که خودش به موقع یاد می گیره
مینا جان آرتان چقدر بیشتر از 14 تا دندون داره؟ 20 تا 30 تا ...؟ (;
مینا جون اصلا عجله نکن کم کم خودش یاد میگیره غذارو بجوئه.
در مورد خوابش هم من حمام رفتن قبل از خواب رو پیشنهاد میکنم در ضمن سعی کن حسابی خستش کنی با بیرون رفتن و یا بازی های پرتحرک.
دوست من چون همیشه غذا رو براس آسیاب کردین یاد نگرفته غذا رو بجوه. باید کم کم یاد بگیره. بهتره با غذاهایی شروع کنین که خیلی دوست داره و حتی اگه دونه هاش بزرگ باشن دلش نمی آد بیرون بریزه. کم کم یاد می گیره. ضمنا می تونین سوالتون رو تو نی نی به به مطرح کنین. اونجا مادرهای زیادی سر می زنن در رابطه با غذا. شاید راهنمایی هاشون مفیدتر باشه :)
سلام مينا خانوم.
بعد از به دنيا اومدن آرتان يه مدتي چيزي نمي نوشتي.فکر کردم کلا گذاشتي کنار. امروز يه دفه يادم افتاد يه سري به وبلاگت بزنم. خيلي جالبه که دوباره فعال شدي و چه قلم توانايي داري. تبريک ميگم. اينجوري که ميبينم وبلاگ بيشتر شده وبلاگ آرتان تا خودت. حتما کوچولوت خيلي دوست داشتني هستش و ميدونم عشق مادري خيلي قويه. اما ميخوام که از خودت هم غافل نشي.زندگيت رو تقسيم کن. هرجند خودم تجربش رو نداشتم
سلام مینا جون. در مورد خواب تجربه من و البته کتاب معروفی که در مورد خواب بچه ها خوندم می گفت باید یه ساعت رو انتخاب کنی و ترجیحاقبل از 9 و هیچ وقت اون ساعت رو عوض نکنی. به هیچ دلیلی. در مورد رایان جواب داد. در مورد غذا هم باید بگم رایان 6 تا دندون داره ولی غذاهای نرم رو با لثه هاش میجوه و البته غذاهایی هم که انجا برای سن رایان هست پوره نیست( مثل یه غذایی از میوه که ترکیبش مثل لواشکه خودمون). پس باید تمرین کنه تا یاد بگیره.
ارسال یک نظر