*ديشب من دچار اولين چالش جدي با آرتان شدم كه نمي دونستم چكار كنم، رفته بوديم رستوراني كه موسيقي داشت و با هر ريتمش آرتان مي خواست دست بزنه و برقصه و كاربه اونجا رسيد كه فقط بالاي سن نرفت، دايم به من نگاه مي كرد كه من چرا تكان نمي خورم، البته منم تا جايي كه مي شد چپ و راست مي كردم بدنم رو، دست هم مي زدم، اما آرتان انتظار داشت به سبك خونه دستهام بره بالا و ...، اين مساله در مورد دختر دوستم هم صادق بود كه دقيقا مدلي كه مامانش ايستاده و با دست ثابت تكان مي خورد، اون هم تنها همين كار رو مي كرد، مامانش بهش مي گفت من نمي تونم حالت ديگه اي برقصم اينجا، تو هر مدلي دوست داري شادي كن.
** آرتان به شير ماده كه مثل شير نر يال و كوپال نداره مي گه : لخت :)
*** مدت ها با حمام آرتان مشكل داشتيم، آنقدر گريه و بي قراري مي كرد كه دوبارپشت سر كه رفتيم حمام، سرش رو نشستم و اومديم بيرون و تازه اين تو شرايطي بود كه آرتان بعد از پنج شش روز رفته بود حمام و واقعا احتياج به شستشو داشت. ماه پيش با آرتان رفتيم استخر روبازي كه كلي بچه هاي هم سن آرتان با تيوپ هاي شكل حيواناتشون آنجا مشغول بودند. آرتان و ما بسي لذت برديم از آب بازي، در نهايت تعجب وقتي آمديم خانه ديديم كه آرتان به حمام اشاره مي كنه و آب بازي مي خواد. البته اين روزها روي ديگر ماجرا را داريم لمس مي كنيم، آرتان اصلا راضي نمي شه از حمام بياد بيرون
**** سايت نشنال جگرافي كودكان كاردستي هاي جالبي براي بچه هاي هم سن و سال آرتان داره
***** يك ماهي هست فرص امگا 3 ، استفاده مي كنم، البته به توصيه دكتر روان پزشك، گفته مي شه عوارض جانبي نداره و منم در تحقيقاتم مورد خاصي نديدم، مگر آنكه خون را رقيق مي كنه و دو ماه بيشتر نبايد استفاده بشه، اما اين روزها احساس الكي خوش بودن دارم و كتف درد و خستگي هاي عجيب غريب، هنوز در مورد منشا اين جريانات مطمئن نيستم. مدتي بود كه شدت عصبي بودنم داشت خودم رو كلافه مي كرد، حوصله بازي با آرتان رو نداشتم و از غرغر كردن، گاهي خودم خسته مي شدم، امگا 3 اين مسايل رو حل كرد، اما به نظر مسايل ديگري رو اضافه كرده است
** آرتان به شير ماده كه مثل شير نر يال و كوپال نداره مي گه : لخت :)
*** مدت ها با حمام آرتان مشكل داشتيم، آنقدر گريه و بي قراري مي كرد كه دوبارپشت سر كه رفتيم حمام، سرش رو نشستم و اومديم بيرون و تازه اين تو شرايطي بود كه آرتان بعد از پنج شش روز رفته بود حمام و واقعا احتياج به شستشو داشت. ماه پيش با آرتان رفتيم استخر روبازي كه كلي بچه هاي هم سن آرتان با تيوپ هاي شكل حيواناتشون آنجا مشغول بودند. آرتان و ما بسي لذت برديم از آب بازي، در نهايت تعجب وقتي آمديم خانه ديديم كه آرتان به حمام اشاره مي كنه و آب بازي مي خواد. البته اين روزها روي ديگر ماجرا را داريم لمس مي كنيم، آرتان اصلا راضي نمي شه از حمام بياد بيرون
**** سايت نشنال جگرافي كودكان كاردستي هاي جالبي براي بچه هاي هم سن و سال آرتان داره
***** يك ماهي هست فرص امگا 3 ، استفاده مي كنم، البته به توصيه دكتر روان پزشك، گفته مي شه عوارض جانبي نداره و منم در تحقيقاتم مورد خاصي نديدم، مگر آنكه خون را رقيق مي كنه و دو ماه بيشتر نبايد استفاده بشه، اما اين روزها احساس الكي خوش بودن دارم و كتف درد و خستگي هاي عجيب غريب، هنوز در مورد منشا اين جريانات مطمئن نيستم. مدتي بود كه شدت عصبي بودنم داشت خودم رو كلافه مي كرد، حوصله بازي با آرتان رو نداشتم و از غرغر كردن، گاهي خودم خسته مي شدم، امگا 3 اين مسايل رو حل كرد، اما به نظر مسايل ديگري رو اضافه كرده است
۳ نظر:
آبجي خانم اولاً آرتان نمي گه لخت ميگه "دخت"بعدشم اين كتف گرفتگي براي الودگي ها و اشعه هاي تو هوا است حالا بيا خودتو چشم كن
امیدوارم آرتان که بزرگتر میشه وضع جوری باشه که بتونه هرجا دلش میخواد با مامانش برقصه اگه اینطور پیش بره خیلی نگران نباش این چالش بزودی رفع میشه چوت آرتان هم کمی که بزرگتر بشه دیگه بیرون اجازه رقص نداره!!!!!
به امید روزهای بی دغدغه تر!
ارسال یک نظر