بیست و هفت خرداد به همراه توری برای دیدن سرو هرزویل و سوسن چلچراغ راه افتادیم، نرسیده به منجیل جاده فرعیی در سمت راست وجوددارد که برای دیدن سروی که ناصر خسرو 990 سال پیش از آن یاد کرده است بدان سمت پیچیدیم، بعد از دیدن این سرو باشکوه برگشتیم به سمت لوشان، اما وارد شهر نمیشویم ادامه میدهیم حدود یک ساعتو نیم تا به تابلوی داماش میرسیم، حوالی ساعت یک است اما هوای این منطقه عالی است ، متاسفانه مینیبوس تور خراب شده است، ماشین دیگری میگیریم، داخل مه که میشویم علامت نزدیک شدن به داماش است و دشتی که در دنیا بینظیر است، منطقه پر از مه و گل است ، اما دشت سوسن چلچراغ کاملا حفاظتشده میباشد، گلهایی که بیشتر از برگ و از هوا آب میگیرند تا از ریشه، گاهی اوقات محیطبانان بیمجوز محیط زیست راه نمیدهند،پس بهتر است برای محکمکاری از محیط زیست مجوز گرفته باشید، کلی در منطقه معطل شدیم تا سرپرست تور ماشین بگیرد و برگردد، کلی هم دود مینیبوسی را خوردیم که شدیداروغنسوزی داشت و خدا پدر پلیس را بیامرزد که به راننده ما دیگر اجازه نداد ادامه دهد و بالاخره با کلی گرفتاری رو بوفه اتوبوسی که از رشت میآمد جا پیدا کردیم، نیمه شب که رسیدم منزل،به یاشار میگفتم که دیگر قدر او و ماشین خودمان را بیشتر میدانم
sarveHarzevil
sarveHarzevil
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر