سه‌شنبه، تیر ۱۴، ۱۳۸۴

هوبره

ديروز يک‌سري اطلاعات راجع به هوبره به‌دست آوردم که دلم نيامد روي سايت نگذارم، احتمالا دوستان در جريان هستند که اين پرنده تحت حفاظت بين‌المللي است، خوشبختانه در ايران هم هوبره بومي داريم و هم هوبره مهاجر که مابين ترکمنستان تا عربستان رفت و آمد مي‌کنند و توقف‌گاهشان جزيره هرمز و قشم مي‌باشد، ما اوايل ارديبهشت که رفته بوديم پارک ملي کوير اين پرنده را ديديم، صحنه عجيبي بود، هيچ‌کس انتظار ندارد در وسط بيابان پرنده‌اي با قد و قواره بوقلمون ببيند که قادر به پرواز هم باشد، همانطور که مي‌دانيد عرب‌ها شديدا به شکار هوبره علاقه دارند، شايد بيشتر جنبه تفريحي آن برايشان مهم است وگرنه تا جايي که من شنيده‌ام گوشت هوبره تقريبا تلخ است، براي شکار هوبره عرب‌ها از شاهين که قيمتي نزديک به پنجاه ميليون دارد استفاده مي‌کنند، پشت ماشين‌شان صندلي چرخ‌داري وجود دارد خيلي شيک‌تر از اين صندلي‌ها که ما پشت کامپيوتر مي‌نشينيم، شکارچي شاهين را در حالي که کلاه‌خودي روي سرش است و چشمانش را پوشانده بر روي دست دارد ، به محض ديدن هوبره کلاه‌خود مانند را برمي‌دارد و شاهين به سمت هوبره حمله مي‌برد-سرعت شاهين در شکار معروف است- هوبره که خطر را احساس مي‌کند مي‌دود تا جايي که مي‌تواند، در اين حال شاهين نمي‌تواند ضربه جدي به هوبره وارد کند اما وقتي هوبره پرواز کردشاهين از زير حمله مي‌کند، هوبره در نهايت خطر مدفوعي دفع مي‌کند-به عنوان آخرين سلاح- که فوق‌العاده، فوق‌العاده چسبنده است اينقدر که اگر به شاهيني که از زير او را مورد حمله مي‌خواهد قرار دهد برخورد کند آنا پلک‌هاي شاهين به هم چسبيده و قادر نيست ديگر باز کند و پرهايش آن‌چنان به‌هم مي‌چسبد که سقوط آزاد مي‌کند و تا فصل آينده پرريزيش قادر به پرواز و شکار نخواهد بود، در ايران اگر جاده يزد به مشکان را برويد نرسيده به مشکان محلي است با نام هرات که بهشت هوبره نام گرفته است و دسته‌هايي از هوبره بومي را در آنجا مي‌توان به سهولت ديد .من شکار با شاهين را بين قزاق‌ها و در آذربايجان شوروي ديده بودم، البته آنها اين‌کار را براي ارتزاق و گذران زندگي انجام مي‌دهند و سنتي است زيبا و قديمي که با نزديک شدن صنعت به آن دشت‌هاي زيبا و پهناور دارد از بين مي‌رود، اما تصور شاهيني که کلاه‌خود به‌سر دارد از صحنه‌هاي زيبا و نادري‌ست که تاکنون ديده‌ام

هیچ نظری موجود نیست: