شنبه، اردیبهشت ۲۹، ۱۳۸۶

گيلان

استان گيلان را بسيار پراكنده گشته بودم، داداشي و خانواده نوروز سال قبل رفته بودند قلعه‌رودخان و بسيار تعريف مي‌كرد، بعد از اينكه اين هفته ما رفتيم ديديم، من كلي به داداشي اعتراض كردم كه بايد مي‌گفتي كه اين قدر پرابهته، بايد خيلي خيلي بيشتر تعريف مي‌كردي و ما را قانع مي‌كردي كه خيلي زودتر از اين‌ها مي‌رفتيم و اين همه زيبايي را مي ديديم، توصيه من به همه دوستاني كه تا به حال قلعه رودخان نرفته‌اند اين است كه آب دستان است بگذاريد زمين و همين الان برويد كه مي‌ارزد. از شهر فومن تابلوهاي قلعه رودخان به راحتي شما را راهنمايي مي‌کند تا به روستايي به‌نام حيدرآلات مي‌رسيد و در انتهاي روستا مي‌توانيد ماشين را پارک کنيد و از مسير سنگفرش، پياده ادامه دهيد. حدود يک ساعت تا يک‌ساعت و نيم طول مي‌کشد به قلعه برسيد، اين ميراث فرهنگي‌مان اولين بار در سال هزار و سيصد و چهل و چهار توسط دو خارجي گزارش مي‌شود که سبب ميشود در سال هزاروسيصدوپنجاه وچهار ثبت ميراث فرهنگي گردد. هم‌اکنون مسير بسيار تميزي براي رسيدن به قلعه سنگفرش شده است و شاه‌نشين آن در حال بازسازيست. در طول مسير شير آب خوردن وجود دارد و در خود قلعه سرويس بهداشتي ساخته شده است. شب‌ماني در قلعه حس خاصي دارد که اگر تمايل داشتيد از قبل از ميراث فرهنگي تهران و يا رشت بايد نامه بگيريد مکان ديگري که در اين سفر ديديم و بسيار مرا به‌وجد آورد موزه ميراث روستايي بود. از رشت که راه مي‌افتيد به سمت تهران، نرسيده به پليس راه، که در حال حاضر پل در حال ساختي نشانه آن است، درپارک جنگلي سراوان،‌ خانه‌هاي قديمي مناطق مختلف استان گيلان را مي‌بينيد، خانه‌هاي قديمي را با همان الوار به اين مکان انتقال داده‌اند. حصيربافي و نان‌پزي روستايي و صنايع دستي استان به سهولت در اختيار شماست. اين موزه با همکاري يونسکو، ايران و فرانسه در حال ساخت است، بناها آنقدر طبيعي دوباره برپا شده‌اند که بوي قديمي‌شان حفظ شده‌ است، آنچنان که فکر مي‌کنيد از طويله دقايقي قبل، گاوها براي چرا فرستاده شده‌اند. اگه يک خانه روستايي تمام چوب و گل در روستاهاي دورافتاده سراغ داريد ما بسيار خوشحال مي‌شيم که شبي را در آن به‌آسايش به‌صبح برسانيم. در لاهيجان موزه چاي را از دست ندهيد، اين موزه که مقبره کاشف‌السلطنه پدر چاي ايران هم مي باشد در مسير تله‌کابين لاهيجان واقع شده است. کاشف‌السلطنه در شانزده سالگي به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و عازم پاريس گرديد و به تحصيل در رشته حقوق دانشگاه سوربن فرانسه مشغول شد. در سال هزار و دويست و هفتاد و دو به‌عنوان ژنرال کنسول ايران به هند رفت و علاوه بر وظايف محوله به يادگيري فن چايکاري پرداخت. با استفاده از موقعيت سياسي خود توانست در مراحل مختلف چهارهزار اصله نهال چاي و چندين صندوق تخم چاي را به‌همراه نهال‌هاي ديگر وارد ايران نمايد. خود، حاصلخيزي زمين‌هاي گيلان را بررسي نمود و در نهايت لاهيجان و تنکابن را مناسب تشخيص داد. نخستين باغهاي چاي در سال هزار و دويست و هفتاد و نه شمسي احداث گرديد و چند سال بعد به پيشنهاد کاشف‌السلطنه ساخت اولين کارخانه چاي در مجلس تصويب شدکاشف‌السلطنه طبق وصيتش در ميان مزارع چاي به‌خاک سپرده شد. خيلي برايم جالب بود که اين همه زيبايي‌هاي مزارع چاي و اين همه تامين خانواده‌هاي اين ديار ناشي از ابتکار و ذوق و درايت يک فرد آگاه بوده است