یکشنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۴

شورمست

سه‌شنبه بيست‌و هشت شهريور ساعت شش نشده از تهران راه افتاديم، از جاده فيروزکوه به مقصد شورمست. اين روستا که در منطقه سوادکوه واقع است به واسطه درياچه طبيعي‌اش، شهرت توريستي پيدا کرده است. مسير
روستا: از تهران در جاده فيروزکوه که پيش مي‌رويد نرسيده به پل‌سفيد سمت چپ، مسير جنگلي روبه‌روي پل‌سفيد چشم‌انداز زيبايي را پيش رويتان مي‌گذارد. از پل عبور مي‌کنيد، ابتدا به روستايي با نام شورمست‌رودبار مي‌رسيد که تاآنجا مسير آسفالته است ؛ هم‌چنان که ادامه مي‌دهيد مسيري به سمت درياچه مي‌رود و مسيري ديگر به سمت روستا ـ با ماشين از پل‌سفيد تا شورمست پانزده دقيقه است. حيات وحش کنوني روستا و جنگل‌هاي اطراف شامل: خرس قهوه‌اي، روباه، قرقاول، کبک، گرگ، شغال، خرگوش، گراز، سنجاب و شوکا مي‌باشد، جالب آنکه 50 سال پيش به‌سهولت پلنگ و گربه وحشي ديده مي‌شده است. پوشش گياهي شامل درختان بلوط، خرمالو، چنار، نارون، آلوچه‌جنگلي، توسکا و بوته‌هاي تمشک مي‌باشد. توسکا گياهي‌ست که آب بسيار مي‌خواهد و بلوط درختي‌ست که زنبور عسل بر شاخه‌هاي آن کندو مي‌سازد. چشمه‌اي با نام "چائو چشمه" آب شرب روستا را تامين مي‌کند و اين نام از آنجا گرفته شده ايت که ساليان پيشين که چشمه‌هاي بسيار آب روستا را تامين مي‌کردند اين چشمه بهترين آب را داشته، آنگونه که تنها براي درست‌کردن چاي استفاده مي‌شده است. روستاهاي اطراف ضغيف‌کلا و حاجي‌کلا هستند که در روستاي ضعيف‌کلا چشمه‌اي با عنوان سلکاآب (آب‌سرد) وجود دارد و مردم هم اکنون نيز از آن استفاده مي‌کنند. در اين سفر هدف اصلي من و ياشار استراحت بود و دور بودن از هرآنچه که با نام تکنولوژي ما را از خاکمان، از طبيعت بکرمان و از صفاي دروني انسانيمان جدا ساخته است ؛ خوشبختانه دخترمان(آيسودا) در اين زمان آزاد بود و همراه ما،‌دوستان عزيزمان ميثم و سينا نيز لطف کردند در اين سفر با ما بودند. کاش همه ما گوشه دنجي داشته باشيم که هراز چندگاهي با نداي دروني‌مان هم‌کلام شويم؛ آب از چشمه آوردن؛ با هيزم چاي درست کردن، صبح زود رفتن و از ده بغل شير گرفتن، نشستن روي تپه‌اي و خاطره مرضيه و دلکش و هاتف و سيمين و... را با خواندن آهنگ‌هاي ماندگارشان زنده‌کردن، دستها را تا آرنج براي چيدن تمشک زخم و زيري کردن ، در مه خوابيدن و آهنگ "گول‌پنبه" و "اونيدماکي" را زمزمه‌کردن،شب دنبال سنجاب‌ها لابه‌لاي شاخه‌ها گشتن،خاک‌برگ جمع کردن، به‌دنبال هيزم رفتن و نان از تنور گرفتن ،درازکشيدن واجازه‌دادن به بره‌اي تا انگشت پاي شما را مزمزه کند، خوردن گلابي جنگلي(وليک) و ... جاي همه دوستان عزيزمان خالي

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام. وبلاگ جالبی دارید. از اینکه برای پرندگان شکاری ارزش قائل شده اید و در لینکها آورده اید ممنونم. اولین بار است که این سعادت نصیبم شد و وبلاگ شما را دیدم ...