شنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۸

اي- بي - سي- دي

آرتان عاشق لغت بدو بدو است، اين قدر كه مامان كارهاش رو بدو بدو انجام مي ده، بدو بدو غذا حاضر مي كنه، بدوبدو ظرف مي شوره، بدو بدو خونه رو مرتب مي كنه و ... آن روز به آرتان گفتم شما بريد تو پاركينگ من هم بدو بدو مي آم، ديگه آرتان از دهنش نمي افته بدو بدو
آرتان من به بابا نوئل مي گه عمو نوئل
باباي آرتان با پسرش تركي صحبت مي كنه، آرتان از بين اسباب بازيهاش عاشق توسباقايي است كه دست و پاش فنري هست و ميلرزه(توسباقا همون لاكپشت است)
از مدت ها پيش براي آرتان آلف- ب- پ 000 و اي- بي- سي – دي ... انگليسي رو با ريتم مي خوندم و وقتي ذوق آرتان را مي ديدم، خودم هم به تكرارش تشويق مي شدم، چند روز پيش ديدم آرتان به انگليسي روي لباسشويي اشاره مي كنه و مي گه اي- بي – سي – دي
براي آرتان كيك يزدي هم كه بخري، مي گه تولد تولد، ديگه كار به اونجا رسيده كه بابابزرگ مامان بزرگ آرتان كه اومده بودند خونه مون شيرينيي خريده بودند كه آرتان بتونه روش شمع بذاره و دست بزنه و تولدتولد بگيره(مبدع تولد تولد براي آرتان خاله مريم بوده)

هیچ نظری موجود نیست: