دوشنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۹۰

داستان بزرگی هام

خیلی شب ها قصه کوچولی های خودم را برا آرتان تعریف می کنم و بعضی وقت ها هم آرتان داستان هایی از خود می سازد و مثلا از کوچولی هایش است. داریم از مهد بر می گردیم و آرتان چند مورد از کوچولی هایش را تعریف می کند, می گویم آرتان از مدرسه نگفتی؛ می گوید آهان بزرگی هام را تعریف کنم :)

۱ نظر:

leili گفت...

akh pesaram key bozorg shodi akhe :)