یکشنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۹۰

آخر هفته ما

نهال کاری، درخت ازگیل را مجبور شد یاشار اینگونه نگاه دارد، باقی نهال ها در صندوق عقب
آرتان از زیراب تا تهران آنقدر تو ماشین بپر بپر کرد که نرسیده خانه خوابش برد
محمدجواد و آرتان
محمد جواد و آرتان در باغ محمد جواد
آرتان و بهار(عسل عمه)
موسیقی دان کوچک، آنچه زیر پاهایش گذاشته جعبه باقلوا و سوهان است
آرتان و بهار در خانه بازی سمنان
دایی نصرت به دنبال توپی که افتاد در رودخانه
بچه های طبیعت ندیده
آب بازی برنامه هر روزه آرتان
آرتان و بهار در خانه بازی سمنان

۴ نظر:

نازنین مامان راشا تمشکی گفت...

اولا دلمون برای آرتان نازنین تنگ شده بود چه خوب که اینهمه عکس دیدیم.
ثانیا چقدر بهار جون شبیه آرتان جون هستش.

مامان نیکی گفت...

وای چه عکسهای زیبایی...
جقدر توپ. حدس می زنم آرتان جه کیفی کرده :)

Ali Shahnazi گفت...

سلام
امیدوارم خوب و خوش باشید. ممنون که به یاد ما بودید، فردا عازم ایران هستیم. امیدوارم فرصتی فراهم بشه که در فروردین ماه بتونیم شما رو ببینیم.
پیشاپیش سال نو مبارک
به یاشار و آرتان هم سلام مخصوص برسونید.
شاد و پیروز باشید
علی شهنازی

لیلا مامان پویان گفت...

آویسای عزیز سال نو مبارک برایتان در سال جدید شادی و سلامتی آرزومندم
امیدوارم امسال توفیق دیدار دوباره تان را داشته باشیم...
از طرف من روی ماه آرتان عزیز را ببوس