دوشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۹۱

خشمگينم



اين روزها آنچه بيشتر از همه خشمگينم مي كند استيصال بر سر رشد آرتان است و چگونگي آن. ندانم كاري ها و نبود راه بلدي  كه بيشتر از همه بايد به غريزه مادري تكيه كرد كه من فكر مي كنم غريزه ام هم مدت هاست كه كدر شده و خوب راه را نشانم نمي دهد و اين عصبانيتم را تشديد مي كند.  تصميم نهايي ام بر تحريم است. اسباب بازيها  و CD  ها .  از اينكه آرتان  قدر  نعمت هاي اطرافش را نمي دانم  ناراحتم  و دنبال  راه كاري هستم كه بهتر  ببيند  و بشناسد.

۳ نظر:

zahra گفت...

salam mina jun
tahrime asbab bazi moshkeli ro hal nemikone faghat harchand vaght yebar bazi az asbababbazihasho ye jaeee makhfi kon va chand maahe dige behesh neshun bede.dar morede sara ta 80 % javab dade
ghorbanet
zahra

لیلا مامان پویان گفت...

مینای عزیزم نمی دانی این جمله ات را چقدر با تمام وجود درک کردم:"از اینکه قدر نعمت های اطرافش را نمی داند..."این جمله ایست که اینروزها در سرم بارها و بارها تکرار می شود و راه حلی برایش ندارم هر چند می دانم مقصر خودم بودم که هر چه خواست برایش فراهم کردم اگر راه حلی پیدا کردی مرا هم خبر کن تحریم اسباب بازیهادر خانه ما مشکلی را حل نکرد.

لیلا مامان پویان گفت...

دو شب پیش خوابتان را می دیدم مینا جان کنار یک کلبه چوبی که مال شما بود و جوی آب خیلی زیبایی از جلوی آن می گذشت در کنار هم بودیم...
به امید دیدار دوباره