
چند شبی آرتان بی قرار بود و ما از دو ماه پيش هر وقت آرتان رفتار غير متعارفی می کند می گوييم فردا دندانش در می آيد اما با آنکه آرتان پايه ميز کامپيوتر را هم گاز می گيرد اما خبری از دندان نيست، نهايتا من کاشف شدم که آرتان گوشت قرمز را نمی تواند راحت هضم کند و بايد با احتياط بيشتری بهش بدهم. از دفعه پيش تا به حال هنوز جرات نکرده ام دوباره اين مساله را امتحان کنم. آرتان آب ميوه را خيلی بيشتر از شير من دوست دارد و در روز يک وعده درست حسابی هم شير نمی خورد دقيقا يک مک می زند و سرش را می گرداند ببيند در عالم اطراف چه خبر است و ممکن است در حق من لطف کند و دوباره مک بزند که چه ادا اطوارها که نبايد از خودم اختراع کنم اما نهايتا ترجيح ميدهد بپر بپر کند و سينه خيز به سمت دستشويی يا حمام بدود و خب مسلما با در بسته مواجه می شود اما اينقدر اين کار را تکرار می کند که من از رو می روم و با هم می رويم داخل حمام که آرتان به دوش نگاه محبت آميزش را بيفکند و چند تا شامپو را به زمين بياندازد و رضايت بدهد که برويم سراغ بازی ديگری. آرتان شيرين من سعی می کند چهار دست و پا برود و گه گاه لحظاتی می نشيند؛ وای که چه عالمه چيز ما بايد از اين فرشته معصوممان بياموزيم
۳ نظر:
:X
khoda hefzesh kone
;;)
:*
khale fadaye on sorate ghashanget beshe ke har vaght mibinatet aroom mishe.
بچهها در خواب فرشتههای کوچولویی هستند
آرام و معصوم
با مهر فراوان
و
آرزوی روز و روزگاری خوش
ارسال یک نظر