یکشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۹

آقاي آثار باستاني

با آرتان:

آرتان بابا دختره يا پسره؟ پسره
مامان دختره يا پسره؟ دختره
ني ني بهار (برادرزاده 3 ماهه ام) دختره يا پسره؟ كوچولو ه
عمه دختره يا پسره؟ دختره
بابا بزرگ دختره يا پسره؟ پسره
عمو پيمان دختره يا پسره؟ سربازه
...
از اتفاق دو تا CD حيات وحش ايران پيدا كردم و چون مطمئن بودم آرتان هم دوست داره write كردم برا خونه، همان اول تا نشستيم با آرتان نگاه كنيم گوينده گفت ايران با آثار باستاني فراوان ...، آرتان پريد هوا كه آقا گفت آثار باستاني و علاقه اش را هم كه به آثار باستاني كاملا ملموس است و از آن به بعد هر وقت آن CD را مي خواهد مي گويد آقاي آثار باستاني را بذار

با آويسا:


همت نمودم شاهنامه به نثر را تمام كردم(شعرش براي من سنگين است و تلاش هايم فعلا به سنگ خورده است) همان اوايلش كه متوجه شدم دختر شاهزاده اي كه موهايش را از بالاي قصر آويزان مي كند تا پسر عاشق آنها را بگيرد و بالا برود و بارها و بارها در داستانهاي بچگي خوانده بودم رودابه بوده و زالي كه كنار سيمرغ، بالاي كوه پرورش يافته از شرم پدر به آن كوهستان نهاده شده بوده، آنچنان به وجد آمدم كه تا آخر ادامه دادم و الان در شك هستم كه فردوسي آيا آدميزاد بود با اين قدرت و توانايي؟
"پدر آن ديگري " را خواندم از پرينوش صنيعي، عالي بود، نه از نظر تكنيك رمان نويسي كه از جهت موضوع، به همه پدر مادرها توصيه مي كنم

۶ نظر:

russia night گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
لیلی آراز گفت...

اگه از کتابش خوشت اومده خوندن کتاب سهم من رو هم بهت توصیه می کنم. از نظر داستان نویسی خیلی از این یکی سرتر است. ولی پدر آن دیگری راستش را بخواهی کمی به نظر تصنعی رسید... البته منظورم موضوع آن است. تمام کردن شاهنامه را بهت تبریک می گم....

لیلا مامان پویان گفت...

آرتان چقدر تو بانمکی خاله جون قربون کوچولوهه گفتنت عزیزم دوستت دارم
آویسا جان غبطه خوردم به پشتکارت دوست من!مدتهاست قصد دارم شاهنامه را شروع کنم ولی نمی شود این پیشنهاد شاهنامه نثر هم عالی بود فکر کنم منهم با نثر شروع کنم بهتر باشد.

نازنین مامان راشا تمشکی گفت...

شاهنامه منثور؟ خیلی عالیه آفرین به همتت.
جیگر رو برم آقای جنتلمن که آثار باستانی رو دوست داری. اما عزیزم امیدوار نباش تا وقتی بزرگ بشی از ایرانیها چیزی باقی مونده باشه!
فردا می بینیمتون؟

mahasta گفت...

چه جالب منم نمی دونستم این شاهزاده موی بلند قلعه نشین رودابه بوده!

مامان گفت...

آفرین خانمی به این می گن همت خوش به حال آرتان گل که از این به بعد می تونه کلی داستان شاهنامه ای گوش بده