یکشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۴

مسافرت به "یزد" در تاریخ 7و 8و 9 اردیبهشت 1384

از پارسال به گیتا یکی از بهترین دوستان دوران دانشجوییم قول داده بودم که امسال بریم یزد . با اینکه قبلا هم دو بار برا صعود به "شیرکوه" رفته بودم و فکر می‌کردم همه دیدنی‌های این شهر دوست‌داشتنی را دیده‌ام اما بنا بر حس خاص خرابه‌دوست بودنم دفعه سوم که جه عرض کنم ، پتج دفعه دیگر هم یزد بروم سیر نمی‌شوم .با قطار ساعت 10 از تهران حرکت کردیم و 7 صبح رسیدیم یزد . گیتا و پدرشون لطف کردند آمده بودند دنبالمان. بعد از اینکه صبحانه را منزل ایشان خوردیم راه افتادیم به سمت "تفت" که نسبت به خود یزد منطقه ییلاقی محسوب می‌شود و 2 عکس از "دره گاهان" را بر روی وبلاگ گذاشته‌ام . مقداری که در دره پیش رفتیم به آبشاری برخوردیم حدود 20 متر که آن‌چنان ما را به وجد آورده بود که برگشتیم تمامی وسایل را برداشتیم و دوباره آمدیم کنار آبشار تا از صفای آن بهره‌مند شویم . این آبشار فصلی است و از آب‌شدن برف‌ها به ‌وجود آمده و تا آخر اردیبهشت شکوه خاص خود را دارد . تا یادم نرفته این رو بگم که 1 ساعتی مانده به برگشت من و رویا و گیتا هرکدام یک نایلون به دستمون کردیم و شروع کردیم به پاکسازی رودخانه ار نایلون‌های چیپس و پفک و ... . راستش واقعا احساس بدهکاری می‌کردم به طبیعت زیبای ایرانمان که لااقل در هفته 2 روز را میهمانش هستم، چه کوه چه کویر چه جنگل و ... در حالیکه مشغول پاکسازی رودخانه بودیم به یاشار گفتم حال میتونی متوجه بشی چه چیزهایی من و گیتا و رویا رو که هر کدام دین‌های متفاوت داریم کنار همدیگر نگاه داشته است . آویسا

هیچ نظری موجود نیست: