اگه پسرك دو ساله اي رو ديديد كه دو تا زانوهاش زخميه و از زانو به پايين كلي كبودي رو پاهاش داره و گونه سمت چپش كبوده و پيشاني سمت راستش اندازه يك تخم مرغ آمده بالا و خون بسته و كبوده و بيني چپش تا رو لپش قرمزه، اون حتما آرتانه كه چپ و راست به جايي مي خوره و كوبيده مي شه. كنار هم راه مي رفتيم كه خورد زمين و دو تا زانوي پاش حسابي زخمي شد، من اداره بودم، افتاده رو لگوهاش و گونه چپش كبود شده، ديروز با هم پارك بوديم، آرتان رو پله بالايي بود و من در نقش محافظ رو پله پاييني، كه يكدفعه آرتان با پيشاني آمد رو پله پاييني، كاشكي اين كابوس كه از ذهنم دور نمي شه، خواب بود، امروز نگاه كردن به صورت پسركم برام خيلي سنگين بود، دردناك بود و زجرآور،
به نظر تا اين دوره خطر رو آرتان بگذرونه ما بايد يك آمبولانس و دو تا شكسته بند و يك دستگاه سي تي اسكن در اختيار داشته باشيم.
امروز قلبم تو وجودم سنگيني مي كنه، خيلي غم داره.
به نظر تا اين دوره خطر رو آرتان بگذرونه ما بايد يك آمبولانس و دو تا شكسته بند و يك دستگاه سي تي اسكن در اختيار داشته باشيم.
امروز قلبم تو وجودم سنگيني مي كنه، خيلي غم داره.
* از آهنگ هاي شادمهر